چهارشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۷

بر پشت بام های شهر

بعضيا دوس دارن برن رو پشت بوم و اعلام کنن ديشب در گران ترين رستوران شهر هرکسی از دم در رد می شده را مهمان کرده اند
بعضيا دوست دارن برن رو پشت بوم اعلام کنن، هر کسی از صبح علی الطلوع ديده اند با آنها تيک ميزده و خسته شده اند انقدر که همه با آنها تيک مي زنند
بعضيا دوست دارن برن رو پشت بوم اعلام کنن روسای تمام دانشگاه های معتبر سراسر جهان پاشنه در خانه شان را از جا درآورده اند که به دانشگاه آنها بروند
بعضيا حتی بدون نياز به رفتن روی پشت بام، هر کجا که شما ايده زيبا و حتی نازيبايی در طراحی، عکاسی، سينما و غيره مي بينيد، اعلام می دارند اين ايده از آنها دزديده شده است
روی پشت بام اتفاقات زيادی می افتد، بعضی همواره مورد حسادت ديگرانند، بعضی همواره به خاطر اعتماد به دوست نزديکشان ثروتی ميلياردی را از دست داده اند، بعضی روزی ششصد خواستگار و بعضی هفتصد خاطرخواه دارند، بعضی را عوام همواره نفهميده اند و بعضی همواره مورد ظلم بوده اند، بعضی همواره در حال دفاع از حقوقشان هستند و بعضی هر شب سوژه متفاوتی برای فرياد زدن دارند
من و خيلی از ما هم خيلی وقتا يکی از همين آدمای رو پشت بوم ميشيم
يه خرده دقت کن
آره، دقيقاً همون وقتايی که مي خوايم يه چيزی رو به ديگران ثابت کنيم
چيزی رو که سخت در ما ميشه ديد، واسه همين هم نياز به ثابت کردن داره
حالا بدترش اينجاست که وقتی ميريم اون چيزی رو که در ما ديده نميشه و ما سعی در اثباتش داريم روی پشت بوم داد می زنيم، عقلا بيشتر به وجودش شک می کنن
حق هم دارن، نه؟

هیچ نظری موجود نیست: